من از پایان می ترسیدم و آغاز کردم ...

الو ... الو ... یک.دو.سه... امتحان می کنم یک دو سه... سه سه سه ... صدا خوبه؟

به نام خدا 

السلام علی جمیع اهل البلاگ
بالاخره ما هم اومدیم . دیر و زود داشت اما سوخت و سوز نداشت
من اسمم احمد و ... (آخه همتون منو میشناسید دیگه معرفی لازم نیست! البته هر کس هم نمیشناسه صبر کنه تا تو قسمت معرفی اعضا ببینه)

-----------------------------------------------------------------------------------------------------

نه دیگه پا میشم این بار خالی از هر شک و تردید ...

چرا ؟ ... چرا اکثر ما از شروع کردن می ترسیم ؟ مگه این نیست که تا یه چیزی شروع نشه اصلا معنی وجودی نداره ها؟

به نظر من ترس ما از شروع کردن به خاطر اینکه از انتهایی که نمیشناسیم ش می ترسیم و این خاصیت انسانه که از هر چیزی که نمیشناسه بترسه... ولی یه جایی باید این ترس رو کنار گذاشت و به قول معروف دل رو زد به دریا . یعنی آدم باید اهل ریسک باشه تا بتونه تکراری نباشه چون آدم تکراری مثل یه قاب عکس گرد و خاکیه که همیشه یه شکله ولی آدم بی باک و نترس مثل یه پنجره ست که همیشه حرف هایه جدید واسه گفتن داره.

منظورم و میفهمید پس لازم نیست بیشتر از این حرافی کنم . به قول شاعر کم گوی وگزیده گوی چون نمدونم چیچی...

لطفا در آینه نگاه کنید! ( ثواب داره !)

احمد

نظرات 3 + ارسال نظر
علی جمعه 15 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 04:54 ب.ظ http://www.mofar.info

بهترین سایت واسه دانلود
www.mofar.info va www.mofar.tk

لیمویی جمعه 15 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 04:59 ب.ظ http://pacific.blogsky.com

akh ke cheghadr ba in jomlat hal kardam...
MAN AZ PAYAN MITARSIDAMO AGHAZ KARDAM
daghighan eine khodam
yekario shoru kardamo mese khar (bala nesbate khodamo shoma :)) tu gel mundam...

ghorbune dadash

پس بیشتر به ما سر بزن

رسول یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1383 ساعت 02:31 ب.ظ http://totanj.blogspot.com

امان از بی وفایی
خوبه زیاد هم بد نشد که...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد