شب رفت، اما ستاره ها هستند.

دوستی در یکی از وبلاگ ها مطلبی را با عنوان «اینجا ایران است قرن بیست و یک ام» منتشر ساختند. آنچه در زیر می خوانید صرفا نقدی است از اینجانب. نه تایید و نه تکذیب و نه رد بر نوشته ی مذکور.

بله. سنت ها ممکنه عوض بشه. روش زندگی نیز. ولی می خوام بدونی هنوز جوونایی هستن که محل تجمع اونا مسجده. هنوز جونایی هستن که نه تو گیم نت جمع میشن و نه تو مسجد. هنوز جوونایی هستن که توی جوی آب کنار زمینای کشاورزی حومه ی بهشت زهرا(سلام الله علیها)شنا و آب تنی می کنن. هنوز جونایی هستن که وقتی میرسن خونه و از دست مادر و یا خواهرشون یه لیوان آب یا یه استکان چای می گیرن، حس می کنن دنیا رو بهشون دادن. و اون موقع این جوونا دیگه دنبال میترا خانوم و غیره و ذلک نمی رن( که شما توی وبلاگت اشاره کردی). هنوز جوونایی هستن که وقتی راه میرن چشماشون فقط زمین جلوی پاشونو می بینه نه هیچ جای دیگه ای رو. هنوز جوونایی هستن که پابه پای پدرشون کار می کنن و توی در آوردن نون خونه دست پدرشون رو (بی هیچ منتی) می گیرن. هنوز جوونایی هستن که توی خونه شون کرسی درست می کنن( خود من امسال: یه میز قدیمی داشتیم، یه لامپ 60 وات برداشتم و زیر میز رو سیم کشی کردم، به علاوه ی 4 تا پتو که همه ی اینا رو که سر هم کردم شد یه کرسی توپ که الان ساعت 10 شب به بعد همه مون رو دور هم جمع می کنه(می دونی خودش یه بهونه برای دور هم بودنه و در ضمن اینکه خاطرات رو زنده می کنه) بعدش هم بابابزرگم! گفت که کرسی مذکور با استاندارد های دهه ی 40 سازگاره و مشکلی نداره.). و هنوز جوونایی هستن که میرن سفره خونه و هنوز جوونایی هستن که شب و روز جون می کنن تا یه پولی در بیارن بلکه بتونن مادر پیرشون رو یه سفر خونه ی خدا ببرن. آره جونم هنوز هستن. ولی دیدنشون و پیداکردنشون هنر می خواد. دلت رو صاف کن. رها، مثل کبوتر. بی شک می بینیشون. می بینیشون.

اینجا ایرانه          و هنوز خیلی ها ایرانی اند     حالا هر قرنی که می خواد باشه

عید غدیر مبارک  

نظرات 10 + ارسال نظر
علی شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:02 ق.ظ

دوست عزیز اون جوونایی که میگی باید خیلی مواظب خودشون باشن وگرنه ممکنه جاذبه ی کاذب گیم نت و میترا خانم ها اون ها رو هم مبتلا کنه .

آره
خب گاهی هم مبتلا می شن ولی سریع حواسشون رو جمع می کنن تا اسیر نشن.

رسول شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:46 ب.ظ http://totanj.blogsky.com

ممنون از توجه به مطلب وبلاگ ما!
می دونم فرقی نمی کنه که کی هستی ولی معرفی یادت رفته!
فکر می کنم شاید یه جوابی داشتم و گذاشتم تو وبلاگ...
ممنون

فکر کنم بعد از مدت ها وبلاگ نویسی
حواسم هست که خودم رو معرفی کنم. برای این مطلب نیازی به معرفی ندیدم.
منتظر جواب نیستم ولی اگر گذاشتید می خونم.

میلاد شنبه 16 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:49 ب.ظ http://mirror

فکر کنم لو رفتی که کی هستی. فکر نمی کنی؟
به هر حال یه رئیس باید اعضای وبلاگش رو بشناسه!
عید شمام مبارک (عید ولایت)

زیاد مهم نیست. مهم این بود که به مطلب اهمیت داده بشه ولی انگار شما میلاد جان رفتی دنبال اینکه ببینی کی اینو نوشته!!!در این که شما رییسی و از همه چیز خبر داری و به غیب هم آگاهی شکی نیست.

محمد مهدی یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 01:50 ق.ظ

خوبه که هنوز جوونایی هستن که از این مطالب بنویسن.

خوبه!!!خب خیلی چیزا خوبه ولی ای کاش می گفتی منظورت از خوب یعنی چی؟

احمد یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:49 ق.ظ http://www.mirror.blogsky.com/

من نمی فهمم این گیم نت ما چه ایرادی داره که هرکی از راه میرسه بهش گیر میده ؟
مگه اون تو چی کار میکنن که همش رابطه با میترا خانوم رو با گیم نت رفتن یکی میدونید.
تو رو خدا این قدر تبلیغات منفی نکنید واسه یکی از سالم ترین تفریحات جوون های قرن ۲۱م.

این گیم نت شما هیچ ایرادی نداره. بستگی به آدمش داره. رابطه با میترا خانوم به گیم نت رفتن هیچ ربطی نداره. فقط بحث این بود که قبلا می رفتن مسجد و حالا می رن گیم نت. همین. و گیم نت هیچ مشکلی نداره و اصلا بد هم نیست.به نظر من چیزی تا خلاف شرع نباشه بد نیست. و گیم نت هم از این قاعده مستثنا نیست. فقط مسجد یه چیزایی داره که گیم نت نداره. و همین طور گیم نت یه چیزایی داره که مسجد نداره. باید روش بحث بشه که ببینیم کدومش باید در اولویت قرار بگیره.

پیام یکشنبه 17 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:27 ق.ظ http://insunset.blogfa.com

۱.اولا کی گفته قدیم ها خوب بوده...از آدمای نوستالوژیک حالم بهم می خوره...حالا اگه همین آدم ها رو برداری بذاری دو قرن قبل خودشون رو می کشن...

۲.اون دوسوتمون گفته بود که رفاقتا عوض شده...خوب معلومه دنیا داره به سمت کمال می ره همه چیز داره پیشرفت می کنه، قدیما شعور افراد فقط به این می رسید که با بغل دستیش رفیق شه(تازه اون موقع هم اینجوری نبود)اما الان آدما می فهمند که باید روابطشون گسترده باشه...

۳.کی گفته لولیدن توی حوض کل و کثیف لولیدن خوبه ؟
۴.اون موقع اگه کسی کزاز می گرفت می مرد اگه سل می گرفت می مرد اگه فلج اطفال می گرفت می مرد اگه حصبه وبا و یا حتی یه تب ساده هم می گرفت می مرد اگه زنی می زایید به احتمال زیاد می مرد...اما حالا اگه هیچی هم نداشته باشه این خوبه که حداقل تو به این راحتی نمی میری...

۵.در جواب ه نظر آرمان نیز گفتند که :آداب و سنن یک ملت سریمایه های ارزشمند اونهاست...کهمن کلا مخالفم مثلا قوم لوط آداب و سنن خودشون رو داشتن یا اقوام عرب صدر اسلام ...درسته یه سری از اداب و سنن خوبه ولی نه این همه...

۱.اولا که ما هم نگفتیم که قدیما خوب بوده.کسی هم نخواست بره دو قرن قبل. من هم از خیلی ها حالم به هم می خوره ولی تحمل می کنم چون اون ها آدم اند. و می دونم که تو نمی خوای تحمل کنی.
۲. درسته. دنیا داره به سمت کمال می ره. تا کمال برای شما چی باشه. بله. روابط آدم ها باید گسترده بشه. ولی خوبه که آدم روی خودش کنترل داشته باشه. می دونی دیگه روابط که زیادی گسترده بشه چی میشه.ایدز درست میشه و ...
۳. کسی نگفته خوبه.من همچین حرفی زدم؟
۴. آره من به این راحتی نمیمیرم.اما الان کسی راحت نمیمیره ولی عمرها کوتاه شده. در عوض قدیما عمرها بیشتر بود.(کوتاه شدن عمر ها از اثرات گناهه)
۵. آره. باید به همه چیز نگاه کرد و بعد از بررسی، خوب هاش رو برداشت و استفاده کرد.
- اگه همیشه این فکر رو بکنی که تو از همه بیشتر گناه کردی، اون وقت به راحتی حالت از کسی به هم نمی خوره!(اشاره به مورد ۱)

سید علی دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1385 ساعت 06:25 ب.ظ http://lost-joseph.blogsky.com

فرهاد جون عیدت مبارک. عیدیت پیش خودم محفوظه.

خیلی خوبه که هنوز این نوع جوونا هم هستن! ولی من اون مطلب رو فقط به دید طنز نگاه کردم و خیلی خیلی خندیدم. خدا همیشه درحال شوخی است! به زندگی خودت نگاه کن! به زندگی گذشتگان نگاه کن! همه ش شوخی است. خنده آور است. قهقهه می زنی! همونطور که من الان که دارم این کامنت رو برای تو می نویسم قهقهه می زنم!!

از کجا معلوم که من فرهادم؟!!!ممنون.عیدیت رو که امروز دیدمت بهم ندادی ناقلا.
زندگی یه شوخی کاملا کاملا کاملا جدیه. یکی قهقهه می زنه یکی زار می زنه به این زندگی. عجب دنیاییه!!!

[ بدون نام ] دوشنبه 18 دی‌ماه سال 1385 ساعت 11:49 ب.ظ http://lost-joseph.blogsky.com/

ما تلفن نداریم...شما چرا به ما زنگ نمیزنید؟؟!
http://lost-joseph.blogsky.com/

شما خودت رو معرفی نکردی که من به شما زنگ بزنم!!!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 08:44 ق.ظ

حواستون به خودتون باشه ها ! چرا از اسم میترا سواستفاده می کنید؟ مگر خودتون خوار مادر ندارید .این همه اسم هر دفعه از یکیشون استفاده کنید در ضمن در مصرفشان هم صرف جویی کنید!!!
ببخشید بین این همه نظر فلسفی من هم یه شتی گفتم!!!

حواسمون به خودمون هست. حتی حواسمون به شما هم هست. من از اسم کسی سوء استفاده نکردم و نام ذکر شده با توجه به نام انتخابی از سوی وبلاگ توتنج آورده شده است. اینکه خودمان خوار و مار داریم یانه به خودمان مربوط است!!! اتفاقا نظر شما از یه لحاظ فلسفی هم هست!!!

آرمان سه‌شنبه 19 دی‌ماه سال 1385 ساعت 10:29 ب.ظ

بعضی جوونا اینجورین و بعضی ها اونجوری! واسه اینکه بعضی ها اونجورین که نمیشه حکم صادر کرد که اینجوری بشن! اگه از نظر شما اونجوری بودن بده من پیشنهاد میکنم نظرتونو واسه خودتون نگه دارین! اگه از نظر شما بد یعنی خلاف شرع بازم همین پیشنهاد رو به شما میکنم! یه پیشنهاد دیگه هم به شما میکنم! یادتون نره کی بودیمو چی شدیم !!

Let’s give ourselves a treat…

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد