دیدم یه چند روزیه که ...
چی دیدم ؟!
آهان دیدم که یه چند روزیه عین آدمای بی بخار هیچی ننوشتم گفتم اینو بنویسم که شاد شم.
آخه بعضی وقتا حرفای آدم ته دلش جمع می شن تا این که یه روز که می خوای غذا بخوری می بینی دیگه جایی نمونده ... بعد مجبور می شی بیای توی وبلاگت و حرفات رو بزنی !
آخه ملت فهیم ایران شما ها اگه می خواین رای بدین بسم الله و اگرم نمی خواین به ما چه؟
آخه برای این که یه آدمو به لیست رای دهنده ها اضافه کنن و نوک انگشت یه نفر بیشتر رو هم به جوهر استمپ آغشته کنن چه کارها که نمی کنن! از فردوسی پور گرفته تا ... همه دارن می گن بیاین انتخابات ولی ....
ماراچه حاصل زین سخن های پریش دل را کنم من از چه اکنون پر ز ریش
اولا که میلاد جان! کدوم میلادی؟ میلاد خودمون؟
دوما: شما به ۳۱ شهریور تا ۲ اسفند میگی چندروزیه که؟؟!!!!!!
سوما: خوشحال شدم از آشناییتون.
سلام. ضایعیش هم همینه که همه می دونن! موفق باشی
آقا منصور این که سوال نداره!
از اسم ایمیلش پیداست کیه
بابا! مطلب بده...!
اگه نمی رسی مطلب بدی آخه واسه چی وبلاگ راه انداختی؟!!!
برای ارضای حس خود کم وبلاگ داشتن بینی؟
(مطالب بالا شوخی بود! حالا یه کم جدی) :
در مورد اسم وبلاگتون:
رو میکنم به آینه
رو به خودم داد میزنم
این آینه است یا که منم