یار ز ره می رسد و دل ز قدومش خرسند ...

مژده ای دل که فلک حالت دیگر دارد           انجم شب خبر از وصل تو در بر دارد

حالیا از قدمش پیک بهاران آید                  که کنون گل به تنش جامه ی ازهر دارد

گردش چرخ فلک حادثه ای می سازد         که حدوثش خبر از یار معنبر دارد

ده بشارت که خدا قصد عنایت دارد            که قضا حکم وصال تو مقدر دارد

هر نفس شکر خدا دارم و در محرابم         هدهد خوش خبرم نامه ز دلبر دارد

عاقبت جام جم از دست سلیمان گیرم      آسمان بهر زمین هدیه برتر دارد

می زند زنگ دلم از پس هستی فریاد       کعبه دل صنما نام تو بر در دارد

صاحبا شعر صبا را تو ببین کز یمنت           کمترین بوده کنون ساقه شکر دارد

«میلاد»

نظرات 3 + ارسال نظر
احمد پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 11:11 ب.ظ

به به
عجب شعر قشنگی
خودت گفتی؟

کورش جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 09:50 ق.ظ http://vulturek.blogsky.com/

معلوم شد احمد شعر رو نخونده گفته قشنگ ه
صبای کاشانی. شاعر قرن ۱۳. پرچمدار بازگشت ادبی. ملک الشعرای دربار فتحعلی شاه قاجار. پسری هم با تخلص عندلیب داشت که شاعر خوبی بود. از آقار او:
- دیوان اشعار
-خداوند نامه: در بیان معجزات پیامبر که حماسه ای مذهبی است
-عبرت نامه: در مدح فتحعلی شاه
-گلشن صبا: به تقلید از بوستان
-شهنشاه نامه: در مایه های شاهنامه

حامد شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1383 ساعت 07:22 ق.ظ

احمد بدون تامل حرف بزنی عاقبتش این می شود.
در ضمن مدرسه تعطیل شد دلم خنک شد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد