در این چند روز برای من اتفاقات جالب و فوق العاده ای افتاده که اصلا تصورش را نمیکردم. تعطیلی روز شنبه و پیامدها و حرف های پشت آن، رفتن به دبیرستان فرزانگان همراه جمعی از دوستان برای بازدید از نمایشگاه پروژه ها، قرائت معلم فیزیک، ورود رشته نانو تکنولوژی که هنوز نمیدانم در چه گرایش و رشته ای و ...
حرف اولم در مورد علم جفر(همان جفنگ و رمّالی خودمان) است که در وبلاگ پیر هرات مطرح شد، والا نمیدانم بگم قانع شدم یا نه!!! همین جاهاست که دین و علم می زنند تو سر هم، یک دلیل علمی، منطقی، چیزی پشتش می تواند وجود داشته باشد یا نه؟ ولی این جالبه که خود دانشمندان که در این مقطع به جنگ و دعوا پرداختند، سخن از نیروی پنجم در طبیعت با نام "نیروهای کیهانی " آورده اند که حداقل بتوانند این جفنگیات! را فقط عینی باور کنند که البته منشا این توجه شان هم همان اتفاق های عجیب غریبی است که در هرم خئوپس می افتد اما باید این را بگویم که من اینکه هر حرف برای خودش یک چیزی دارد و ... یک قدر هم اغراق آمیز است( فقط امیدوارم پیر هرات خودشان را کنترل کنند که برای فشار خونشان خوب نیست. )
اما گزارش علمی بازدید از نمایشگاه پژوهش فرزانگان!!!
چیزی که خیلی جالب بود، هنگام ورود ما به محل پروژه های شیمی بود، از در رفتیم تو یکی داد زد: "مسعود ...!!!" خوب شد قبلا هماهنگ کرده بود که یکی از آشنایان مشغول تحصیل در آنجا است و اگر حالا بیا دو ساعت توضیح بده سوء تفاهم پیش آمده.
البته فقط هدف من گزارش و تحلیلی از پروژه هاست و از باقی جوانب! عبور می کنم که انشاءالله خود پیر هرات که ما را در این برای امر خیر یاری نمودند، به قلم خود بررسی جوانب بپردازند.
تقریبا 70 درصد پروژه ها مطالعاتی تحقیقاتی بود که 5 نفر رفته بودند یکسری مطالب را جمع کرده بودند و باز با تسلط کم روی باقی جوانب آن را ارائه می دادند. از این جهت با تسلط کم که اگر کسی پیش زمینه ای در مورد آن مطلب داشت و سوالی می کرد جواب هایی از قبیل "در حیطه پروژه ما نیست " و یا "خود دانشمندان هنوز کشف نکرده اند" و ... میدادند. البته خوب جالب بود که کل این پروژه را که یک نفر هم می توانست جمع کند، 5 نفر روی آن کار کرده بودند. البته این را جدی می گم که هر کس می توانست در آن جیغ و داد توضیحات را بفهمد، یک لول کارش درست تر بود.
از آن طرف هم افرادی در زمینه فیزیک و نجوم پیدا می شدند که کار کرده بودند ولی خوب مثلا پیدا می شدند که آن بالا یک فرمول نوشته بودند و خود نمی دانستند که از کجا آمده و ... .
پروژه ای که آن وسط توجه ام را جلب کرد تاثیرات مغناطیسی زمین بر نماز گزار بود؛ اما متاسفانه کسی برای توضیح نبود .
آخرین نکته اینکه روحیات خاله بازی هنوز در آنها وجود داشت و سر هر غرفه ای میرفتی وسایل پذیرایی فراهم بود!!!
حامد
نمی دونم چرا اونایی که رفته بودن فرزانگان می گفتن النکاح سنتی همه شون
البته همه شما چند نفره؟
نگفتی اگه یه جا احیانا دین با علم منافات پیدا کمه چیکار میکنی.
دغدغه هات برام جالبه...
نگو جفنگیات پیری ها پدرت رو در میارن بابا
شنیدم جوانب نمایشگاه پژوهش خیلی زیاد بوده کاشکی از اون ها می گفتی این روز ها باب اون مطالب داغ تره!
ببین باید قبول کنی که دو دنیا یه چیزای دیگه هم به جز چیزایی که دانشمندان می گن هست...
جفنگ و رمالی رو در مورد نظریه دالتون و نانو تکنولوژی و ... به کار ببر و شاید یه زمانی همین نظریه ها هم زیر سوال بره
قبول کن که علم سحر و جادو وجود داره در قرآن هم به این اشاره شده ...
طبق معمول تکرار می کنم که دین و علم و این جفنگیات (اگه واقعی باشن)هیچ منافاتی با هم ندارن.
فقط می خواستم به طور مثال بدونم که آن چیزایی که در مورد بوجود آمدن حیات توسط علم آورده شده چرا آنقدر با چیز هایی که در دین آورده شده(بحث هبوط انسان و ...) فرق دارند، خوب اصلا این دو در فاز های جداگانه ای قرار دارند
آخه اگه من باقی جوانب رو تعریف کنم که هممون اخراج می شیم که!! فقط نمی دونم چرا دیروز هر کی به من و میراس می رسید می گفت چرا شما ها بیست دقیقه دیر تر از بقیه اومدین!!؟ گیری کردیم ها !!
دین و علم هیچ منافاتی با هم ندارند.
اگر می خواهی توجیه علمی (!) آن مطلب رو بشنوی اینه که بین حروف و نیرو های کیهانی ارتباط مستقیم هست. (همانطور که به گفته ی خودت بین بعضی از اشکال هندسی مانند هرم این ارتباط هست!)
فقط یک سوال دارم: آیا تو در زندگی هر کاری که انجام می دهی توجیه علمی دارد؟ و فقط اگه تونستی توجیه علمی ش رو پیدا کنی به اون عمل می کنی؟ (مثلا چرا نماز صبح دو رکعته؟ آخه مگه بهشت و جهنم می تونه وجود داشته باشه؟ اصلا خدا وجود داره؟ اگه هست از چه ماده و مولکولی درست شده؟ و از این جفنگیات.)
من فعلا سرتسلیم فرود آورده ام اما باید یک چیز را بپرسم و آن اینکه واقعا تو برای مواظبت و مراقبت از ما به آنجا آمده بودی؟!!!
- نمیدونم چرا خبرها دیر می رسه!
-بیا که علم و اینا سخت سست بنیاد است
بیار باده که بنیاد عمر بر باد است
بابا این ژیر هرات نباید علوم نامکشوف را کشف کند. خوانندگان رو میندازه تو دردسر!
روحیه ی خاله بازی رو طبق نظر زیگموند فروید با خودشون به گور می برند!!!
بودیم و کسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
----------------------------------------------------
دورود بر شما دوست گرامی
من آرش هستم از وبلاگ مثل درخت در شب باران...
می خواستم نظرت رو در باره ی تبادل لینک یا لوگو بپرسم
بدرود
http://lonely-tree.blogspot.com
----------------------------------------------------------
Dooroood bar shoma dooste gerami man arash hastam az webloge man az webloge mesle derakht dar shabe baran …kheyli khushhal misham ageh baham tabadole link konim
payande bad iran.....
http://lonely-tree.blogspot.com
بابا چرا مطلب جدید نمیدید؟ چه وضعشه؟