خرم آن روز که دل فرصت فریاد نکرد
خوش تر آن روز که دل داد ز بیداد نکرد
یادم آید که تو رفتی و مرا یاد نشد
یاد باد آنکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غم دیده ما شاد نکرد
می رسد بانگ فلک از پس انعام و شمول
ز چه خوابی که کنون می رسدت وقت نزول
بنده حلقه به گوش تو شدست این دل من
آن جوان بخت که می زد رقم خیر و قبول
بنده پیر ندانم ز چه آزاد نکرد
جلوه ای کردی و این دل نه دیگر دیده ملک
عرض دل گشته به اندازه باغات فدک
نه ز بیداد کسان گویم و از جور زمان
کاغذین جامه به خوناب بشویم که فلک
رهنمونیم به پای علم داد نکرد
آتشی کو که به دامان دل زار فتد
به صبا گو که مرا تا بر دلدار برد
ناله ها کردم و پژواک دلم خاموشی
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد
ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکد
دل ز دیوار بلا رفت و به دام تو فتاد
یا رب آن دم که دل از دام برون باد مباد
دلم از حسن جمال و رخ دلدار برفت
کلک مشاطه صنعش نکشد نقش مراد
هر که اقرار بدین حسن خدا داد نکرد
مرغ دل رفته و من را نبود هیچ خبر
من دلداده ندیدم که بیاید به گذر
ز چمن رفته ای و سایه خود بازبری
سایه تا باز گرفتی ز چمن مرغ سحر
آشیان در شکن طره شمشاد نکرد
من دیوانه چه گویم به تو از شرح فراق
که مرا باعث امراض تویی یار نه راق
گوئیا بوی مسیحا ز جوانب برسد
مطربا پرده بگردان و بزن راه عراق
که بدین راه بشد یار و زما یاد نکرد
توضیح :شعر فوق در قالب مخمس سروده شده که شکل هندسی آن به شکل زیر است :
----------+ ----------+
------------ ----------+
----------=
----------* ----------*
------------ ----------*
----------=
....
در هر بند سه مصراع اول سروده صبا و دو مصراع باقی مانده تضمین از شعر حافظ است.
«میلاد»
قالب شعری جالبی بود بعدا در موردش بیشتر توضیح بده
راستی دیگه یه پا شاعر شدی ها
صبای کاشانی؟!
راستی احمد مسمط مخمس هم نمی دونی چیه؟ تو مدارس ریاضی به بچه ها چی یاد میدن؟
کورش آنقدر به این احمد نتوپ. فقط ۰ یا ۱ می فهمد.
قشنگ بود. خیلی پیشرفت کردی
ولی این رسمش نبود ها ...