ناله

یک دو هفته ای هست که دارم از بار سنگینی که رو دوشم هست ناله میکنم، ناله که نه، دارم زجر می کشم، هم وزن خودم را تحمل می کنم، هم وزن گره های کور و درشتی را که رو کولم افتاده. 7 جای مختلف، تو این مدرسه لع... ، مسئولیتها و کارهای متفاوت و موازی رو دوشم افتاده، بدبختی نمی دانم این ها را می شود تو کدام پکیج مدیریت زمان و اجرای پروژه و ... جا داد. خودم کردم که لعنت بر ... . در هر صورت میدانم که هر چی می خواهد بشود، 24 ام، اولین مقصدم است و می توانم کمی خود را سبک تر کنم. ولی از یک جهت نمی دانم که برای این روز لحظه شماری کنم یا بزنم تو سر خودم که می خواهد 24 ام بشود.


مثل اینکه یک عضو جدید فیزیکی هم در راه است، امیدوارم اون دیگر مثل ما از آب در نیاد. من یکی که خودم تازه این حرف عالم پیر را فهمیده ام : " وبلاگ را مثل آتشی است که روشن می شود و بعد خاکستر و بعد سردی و ..."


انتهای راه، مرگ است ؛ تکامل در انتهاست ؛ هیچ چیز کامل نیست ؛ یک معادله با سه مجهول ( جیمز استفنر ) .


 حامد

نظرات 4 + ارسال نظر
سجاد سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:54 ب.ظ http://mirror.blogsky.com

غم مخور ایام هجران رو به پایان میرود

این خماری از سر تو می گساران میرود

امیدوارم دیگه این طوری ناراحت نباشی.

سید سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 10:06 ب.ظ

یه فرزانگان دیگه سرحالت می کنه!!! الله اکبر!!
با این اسم نظر گذاشتم که رد گم کنند!!
البته اصلا هم تابلو نیست که کی هستم!

پشوتن پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 08:23 ب.ظ http://insunset.blogsky.com

وفا کنیم و ملالت کشیم و خوش باشیم
که در طریقــت مــا کافریــســت رنجـیدن

حامد جان

مژده ای دل که مسیحــا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید

یا حق

دکتر۲۶ پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 09:46 ب.ظ

مطمئنم این عضو جدیدم مثل قبلیاست.اصلا قانون وبلاگ اینه.
بند آخر حرفهات رو کلا مخالفم.معلوم نیست این جیمز استفنر کدو.م خریه.همه اش رو با دلیل نقض می کنم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد